برگزاری امتحانات[۵۶]: در اغلب رشتههای تحصیلی آزمونهایی برای ارزیابی فراگیران در نظر گرفته شده است. اگرچه شکل و نحوه امتحان ممکن است تفاوت داشته باشد، اما نکته مهم شناخت این مسئله است که در هر امتحان چه انتظاری از فراگیر میرود.بهترین روش برای آماده شدن در امتحان آماده شدن از شروع درس و مباحث است، یعنی از اول ترم یا سال تحصیلی. یکی از دلایل سختی امتحان مشکلات ناشی از فراموشی مطالب است. فراگیر مجددا” باید وقت صرف کند تا مطالبی را که یکبار یاد گرفته، بار دیگر از نو یاد بگیرد. برای جلوگیری از این عارضه تهیه یادداشتها و مرور منظم آنها توصیه میشود (پورشانظری، ۱۳۸۶).امتحان برای نشان دادن میزان درک افراد از دوره یا درس معینی است. اگرچه این هدف اصلی امتحان است ولی کاربرد این منظور اغلب به شکل بدی تعبیر میشود.در طول امتحان قبل از شروع به نوشتن جوابها، بسیار عاقلانه است که با صرف وقت کوتاهی ابتدا همه اوراق امتحان را بررسی کنید و این با نوع امتحان فرقی نمیکند. سوالات را باید به دقت خواند و توجه کرد که در سوال از شما چه خواسته شده است. امتحانات بهطور کلی از دو نوع مشخص تشکیل میگردد : امتحانات انتخابی که به تستی معروف است و دوم امتحانات انشایی یا نوشتنی یا ذهنی. هر یک از دو نوع امتحان فوقالذکر دارای مزایا و محدودیتهایی است که با توجه به دوره تحصیلی، نوع و محتوای درس و هدف اصلی از امتحان متفاوت است(طوسی، ۱۳۷۳).
انگیزش[۵۷]: یک اصطلاح کلی است که بعضی اوقات به نیازها، خواستهها، تمایلات یا قوای درونی افراد اطلاق میشود. تعاریف زیادی برای انگیزش ارائه شده است که دو مورد از مشهورترین آنها، توسط بارون، روبرتسون (و اسمت)، ارائه شده است. انگیزش فرایندی درونی است که رفتار ما (به ویژه
رفتارهای جهتدار) را فعال، هدایت و نگهداری میکند( بارون[۵۸]۱۹۹۱)، . انگیزش، مفهومی روانشناختی است که با نیرودهی و جهتدهی رفتار انسان مرتبط است (روبرتسون و اسمت۱۹۸۵). نیرودهی، به این معنا است که انگیزش، رفتار را مقاوم ، نیرومند و سرشار از تلاش میکند و جهتدهی، یعنی رفتار به سمت رسیدن به یک هدف یا پیامد خاص معطوف است. .(هایفور و وایدت[۵۹]، ۲۰۰۲) . انگیزش باعث جهتدهی پایدار و فزونی رفتار میشود(طوسی ۱۳۷۳؛ به نقل از ابرسون و الوف[۶۰] ۲۰۰۴).
مشخصههای انگیزش[۶۱]: انگیزش، پاسخی است برای چرایی رفتار؛ اگر شما فردی را ببینید که در حال دویدن است، ممکن است متوجه شوید او یا برای رسیدن به چیزی میدود، یا میخواهد از چیزی دور شود؛ انگیزش، به آن دسته از فرایندهای درونی اشاره میکند که مستقیما” نمیتوان آن را مشاهده کرد؛ انگیزش، فعالکننده و انرژیزا است و فرد را برای انجام کار برمیانگیزد، بیشتر احتمال میرود که
ورزشکاری که انگیزه دارد (در مقایسه با ورزشکار بیانگیزه)، در مسابقه پیروز شود؛ انگیزش، به رفتار جهت میدهد و باعث میشود ما برای رسیدن به هدف خود تمرکز کنیم؛ پاسخها به فرایندهای انگیزشی معمولا” آشکار هستند؛ انگیزش باعث پاسخ مشاهدهپذیر میشود؛ انگیزش، همیشه جهتدار است
(طوسی ۱۳۷۳؛ به نقل از محمود[۶۲] ۲۰۰۴). نیازهای سهگانه مککللند: دیوید مککللند سه عامل انگیزشی را در مورد نیازها پیشنهاد نمود که عبارتنداز:
نیاز به کسب موفقیت: یعنی تلاش برای کسب هدف با توجه به برنامهها و استانداردهایی که موفقیت را تضمین مینماید. از نظر مککللند، این نیاز سبب میشود که افراد به تعریف و تکذیب دیگران در انجام کار توجه نداشته و تنها پاداش موثر برای آنها تحقق اهداف و آرزوهایشان در خصوص انجام کار است.
نیاز به کسب قدرت: یعنی کسب توانایی برای اعمال نفوذ بر دیگران و کنترل آنها میباشد این نیازها سبب میشود که افراد مسولیتهای دیگران را برعهده بگیرند، بر آنها اعمال نفوذ نمایند، در وضعیت رقابتی به انجام کار بپردازد و همواره در پی کسب شهرت، اعتبار و تشخیص هستند. این افراد بیش از آنکه به عملکرد موثر فرد توجه کنند به اعمال نفوذ بر دیگران توجه دارند. در مقایسه با نظریه مازلو صاحبنظران معتقدند که نیازها به قدرت، بین نیاز احترام و خودشکوفایی قرار دارد.
نیاز به کسب دوستی و روابط: یعنی تمایل به کسب دوستی، حمایت دیگران و ایجاد روابط صمیمی با آنها. براساس این نیاز افراد تمایل دارند که مورد پذیرش دیگران واقع شوند و در شرایطی که تعاون حاکم است و روحیه همکاری و تفاهم وجود دارد به کار اشتغال داشته باشند.(سهگانههای انگیزش، ۱۳۸۹).
نظریهپردازان و محققان در تشریح انگیزش انسان، به دو مقوله کلی به نام انگیزش بیرونی و انگیزش درونی اشاره دارند. انگیزش بیرونی یعنی اینکه یک عامل خارجی فرد را به انجام دادن کارها ترغیب
میکند. در مقابل انگیزش بیرونی، انگیزش درونی زمانی پدیدار میشود که شخصی از روی تمایل درونی، به انجام دادن کاری مبادرت میورزد؛ خواه آن کار ارزش خارجی داشته، خواه نداشته باشد. کسانی که با انگیزش درونی به انجام دادن فعالیت خاصی میپردازند، نیازی به ترغیب آنها در ادامه آن کار نیست، زیرا خود فعالانه مترصد فرصتی هستند تا آن را انجام دهند (اسپالدینگ ۱۳۷۷).به عقیده گروهی از صاحبنظران اجزای تشکیل دهنده انگیزش عبارتانداز:جهت و مسیر رفت
منبع فایل کامل این پایان نامه این سایت pipaf.ir است |
ار فرد که او از میان نحوه
عملهای مختلف انتخاب میکند؛ شدت و وسعت پاسخ و عکسالعمل فرد پس از انتخاب شیوه عمل مورد نظر؛ تداوم رفتار، یا مدت زمانی که شخص به رفتار منتخب خود ادامه میدهد (کوکلان، ۱۳۵۷).بیگز[۶۳](۱۹۷۸) معتقد است که انگیزه افراد در اتخاذ شیوههای مطالعه آنان موثر است. از نظر او کسی که انگیزه درونی دارد نسبت به کسی که صرفا” برای قبولی درس میخواند متفاوت است. وی از مطالعات خود به این نتیجه رسید که فرایند مطالعه، مدل پیچیدهای را میطلبد که تدابیر، راهبردها و نگرشهای منبعث از ارزشها را شامل میشود. همچنین انتویستل (۱۹۸۸) به سه نوع انگیزه در انجام یک تکلیف درسی اشاره نموده است: میل به موفقیت، ترس از شکست و علاقهی شخصی. مورد سوم ترکیبی از دو نوع انگیزه دیگر برای یادگیری به منظور دستیابی به سطح بالاتری از درک و فهم مطالب است که فرد را به ایدههای جدید و نقد مطالب مورد مطالعه قادر میسازد. ازجمله متغیرهای انگیزشی که رابطه آنها با مهارتهای مطالعه به تایید رسیده است، هدفمداری (ایمز و آرچر۱۹۸۸) و خودپنداری (گادزلا و ویلیامسون ۱۹۸۴) است. برمبنای این یافتهها برخورداری از مهارتهای موثر در مطالعه به موفقیت تحصیلی و در نتیجه به رشد خودپنداره مثبت در شخص میانجامد، که این خود تحولی در برنامههای آموزشی بهحساب میآید. همچنین هدفمداری، بهعنوان یک منبع انگیزشی، یک عامل پیشبینیکننده معنیدار برای راهبردهای یادگیری تشخیص داده شده است. بعضی محققین هم متغیرهای انگیزشی و مهارتهای مطالعه را دررابطه با عملکرد تحصیلی مورد مطالعه قرار دادهاند(بحرانی ۱۳۷۸؛ به نقل از بارنز ۱۹۹۱).انگیزه در جریان مطالعه و یادگیری اولین قدم نیست. چون تا زمانی که فرد تمایل یا علاقهای به انجام مطالعه نداشته باشد نمیتواند برانگیخته شود. در مطالعه علاقه یکی از عوامل موثر است . دروس و مطالبی که مورد علاقه نباشند، انگیزهای برای مطالعه نخواهد بود و در نتیجه نه تنها مطالب دیرتر یاد گرفته میشود، بلکه زودتر هم فراموش میگردد. سوال این است که چگونه میتوان علاقه به چیزی را که تاکنون مورد علاقه نبوده است ، افزایش داد؟ در پاسخ به این سوال باید گفت، که همه علایق انسان، در اثر رشد به وجود آمده است. در واقع علاقه به موضوع، با مقدار اطلاعاتی که درباره آن داریم، نسبت مستقیم دارد. یعنی اینکه هر چه بیشتر درباره مطلبی اطلاعات کسب شود، علاقه به مطالعه آن بیشتر میشود. با توجه به مطالب مذکور، ایجاد علاقه اولین گام برای انگیزش به مطالعه است. مربیان و معلمان این علایق را
بهوسیله نشان دادن هدف یا نتیجه نهایی مطالعه و یادگیری هریک از دروس در یادگیرنده بهوجود
میآورند (شریعت دلجو،۱۳۸۱).برای شروع مطالعه، ابتدا بایستی خود را از جهات گوناگون آماده کرده زیرا حداکثر آمادگی، مقدمهای برای علاقمندی به مطالعه و یادگیری بهتر و یادگیری مطالب میباشد. منظوراز آمادگی، پیدایش تمام شرایطی است که شخص را قادر میسازد، تا با اطمینان به موفقیت و اعتماد به نفس، به تجربه خاصی بپردازد و این شرایط را میتوان به چهار دسته بدنی، ذهنی، اجتماعی، و روانی تقسیم کرد.
آمادگی بدنی: به رشد و تکامل بدن، تندرستی و نداشتن نقصهای بدنی مربوط است. زیرا گاهی وجود بیماریهایی مانند، زخم معده، میگرن، سردرد، و نظایر آنها مانع خواندن و مطالعه فرد میشود و فرد تا به دست آوردن تندرستی کامل قادر به مطالعه نیست و انگیزه کافی برای مطالعه هم ندارد با وجود این، پیشرفت روزافزون علم پزشکی نشان میدهد که میتوان برخی از نقصها را از بین برد . و یا ابزاری را جایگزین آنها کرد. مثلا” برای جبران پیرگوشی میتوان از سمعک استفاده کرد و برای بهبود بینایی میتوان از عینک بهره برد(شعارینژاد،۱۳۷۸).
آمادگی ذهنی: را میتوان از این خصایص دریافت: رشد گویایی سالم، قدرت تفسیر و تعبیر اشکال، توانایی درک همانندیها و ناهمانندیها میان کلمات، مهارت در تشخیص میان شکلهای کلمه، آشنایی با اجزا و عناصر صدا و اعداد و کلمات و … معمولا” آمادگی ذهنی را به سه وسیله آزمون هوشی، آزمون آمادگی و مشاهده معلم تعیین میکنند.
آمادگی اجتماعی: به ماهیت و وسعت تجارب فرد بستگی دارد که میتوان آن را با تجزیه و تحلیل زمینه خانه و خانواده، محیط وسیع اجتماعی که او در آن تجربه اندوخته است و تربیت پیشین او تعیین کرد. بدینترتیب که برای جذب و درک بهتر مطالب، بایستی محیط مناسب و دلپذیری را فراهم کرد، زیرا فعل و انفعالات یادگیری وابستگی زیادی به محیط اطراف و اطرافیان دارد.
آمادگی روانی: به شکل پیچیدهای با رشد و تکامل بدنی، ذهنی و اجتماعی آمیخته است. خستگی،
بیقراری و بیتابی، کوتاهی زمان دقت، نداشتن تمرکز در مطالعه، واکنشهای منفی نسبت به خود و دیگران، عدم تقویت اراده، ضعف اعتماد به نفس، جدی نبودن در مطالعه، آشنا نبودن با روشهای صحیح مطالعه و نظایر آنها همگی نشانه نبودن آمادگی روانی در فرد میباشد. بههمین جهت توجه و دقت به وضعیت روانی دانشآموزان و دانشجویان، اجرای برنامههای آموزشی و فرآیند یادگیری را آسانتر و مطلوبتر میکند(ناعمی،۱۳۷۷).
۲-۱۲ روشهای جدید مطالعه
برای رسیدن به هر هدفی،عبور از مراحلی که وجود هر یک از آنها در کنار سایر مراحل معنا مییابد و امکان رسیدن به مقصود ر
ا فراهم میسازد، ضروری است. حفظ ترتیب مراحل الزامی است فرد مجاز به جابجایی یا حذف برخی از مراحل نیست. مراحل نظام مطالعه برتر در سه بخش پیوسته و ناگسستنی انجام میگیرد: الف) بخش پیش مطالعه؛ ب) بخش حین مطالعه؛ ج) بخش پس از مطالعه. هر یک از بخشهای این نظام مطالعه، مراحلی را دربردارد که مکمل یکدیگر بوده و بخشی از برنامه حرکت بهسوی کسب بیشترین بازدهی را برعهده دارد. در زیر بهتشریح روش SQ3R و همچین سایر روشها پرداخته شده است(دشتبان۱۳۸۰؛ به نقل از سیف۱۳۷۹)
۲-۱۲-۱ روش SQ3R:
روش SQ3R یک روش خواندن اطلاعات دانشگاهی از قبیل کتابهای درسی،مکالمات، مطالعههای تحقیقاتی یا جزوات است که میتواند درک دانشجویان از مطلب را افزایش دهد و توانایی آنها را در
یادآوری مطالب را بیشتر کند. در روش SQ3R لازم است دانشجو در فرایند خواندن فعالانه درگیر شود. خواندن کتابهای درسی کار سختی است، اما روش SQ3R میتواند باعث شود سختی کار کمتر و شاید حتی قدری جالبتر شود. SQ3R مخفف پنج کلمهای است که امروزه در اکثر دانشگاههای جهان شناخته شده است، دانشجو باید براساس همین مراحلی که تنظیم شده است برای مطالعه برتر تمرین کند. پژوهشها حاکی از آن است که روش SQ3R روش بسیار مفیدی است و مسلما” کارآمدتر از روش
روخوانی ساده مطلب است (توماس و رابینسون ۱۹۸۲). در این روش به خود پس دادن مطالب، نقش بسیار مهمی دارد. اختصاص بخش عمده زمان مطالعه به یادآوری فعال مطالب بهتر از آن است که تمام وقت خود را صرف خواندن و بازخوانی مطالب کند (گیتس ۱۹۱۷). بررسیها موید این نکتهاند که
اثربخشی خواندن چکیده فصل بیش از مطالعه سراسرفصل است (دیدر و اندرسون ۱۹۸۰). خواندن چکیده پیش از خواندن مطالب، چشماندازی کلی از فصل فراهم میکند که خواننده را در سازماندهی مطالب در حین خواندن مطالب فصل یاری میدهد. این روش پس از چند هفته تلاش و تمرین مصمم، عادی میشود، اما این بار خواندن با ذهنی فعال انجام میگیرد (دشتبان ۱۳۸۰؛ به نقل از سیف ۱۳۷۹).
مرحله S یا مرور پیشخوانی[۶۴]، دانشجو باید به مرور کلی فصل معینی از کتاب بپردازد تا با موضوعات کلی مورد بحث آشنا شود بهاین منظور باید فهرست مطالب فصل را بخواند. سپس مطالب را مرور کرده و طی آن، عناوین بخشهای اصلی و فرعی فصل را مورد توجه قرار دهد. تصویرها و نمودارها را از نظر بگذراند. مهمترین نکته در مرحله پیشخوانی این است که مرور مطالب فصل، چکیده پایانی فصل را با دقت مطالعه کرده و روی هر یک از نکاتی که در آن آمده تامل کند.
مرحلهQ یا سوال کردن[۶۵]، دانشجو قبل از خواندن مطالب هر بخش، ابتدا باید عنوان اصلی آن بخش و همچنین عنوانهای فرعی آن را بخواند. سپس در حین خواندن مطالب هر بخش، موضوعات مهم آن را به صورت یک یا چند سوال در نظر بگیرد و بعدا” باید به آنها پاسخ دهد و در نظر داشته باشد که کدام مفاهیم از نظر مولف مهم بودهاند؟ اینکار کنجکاوی او را تحریک کرده و او را با بحث درگیر میکند و باعث بالا رفتن درک مطلب او میشود.
مرحله R یا خواندن دقیق[۶۶]، در این مرحله دانشجو باید مطالب هر بخش از فصل را برای آگاهی از معنی آن بهدقت بخواند و ضمن خواندن، سعی کند به سوالهایی که در مرحله سوال کردن مطرح نموده است، پاسخ دهد. درباره مطالبی که خوانده شده است تامل کند و بکوشد بین آن مطالب و اطلاعات قبلی خود ارتباط برقرار کند.
مرحلهR یا به خودپس دادن[۶۷]، دانشجو پس از خواندن هر بخش باید سعی کند که مفاهیم اصلی را بهخاطر آورد، اطلاعات را از حفظ با خود بازگو کند واطلاعات را ترجیحا” با صدای بلند تکرار کند و آنها را به زبان ساده قابل فهم خود تغییر دهد. مطالب بهیادآورده شده را با متن کتاب تطبیق دهد تا مطمئن شود که آنها بهطور کامل و درست حفظ شدهاند (دشتبان ۱۳۸۰؛ به نقل از سیف ۱۳۷۹).
مرحلهR یا مرور[۶۸]، دانشجو باید پس از خواندن مطالب فصل به آزمون و مرور مطالب بپردازد. بهتر است در حین مرور کتاب بسته باشد. با مراجعه به یادداشتها،میتوان فهیمد که چه مقدار از مفاهیم اصلی به یاد مانده است؟ سپس باید دید که چه پیوندی بین مطالب مختلف وجود دارد؟ و این مطالب چگونه در فصل سازمانبندی شدهاند؟ دراین مرحله ممکن است دانشجو مجبور شود فصل را ورق زده و صحت مفاهیم و مطالب کلیدی حفظ شده را بررسی کند (دشتبان۱۳۸۰؛ بهنقل از سیف ۱۳۷۹).
۲-۱۲-۲ روش SQ6R
خواندن متون ریاضی برای یادگیری مفاهیم و اصول آن از اهمیت بالایی برخوردار است. در حقیقت شما فنون ریاضی را آهستهتر اما به طور مکرر میخوانید تا مفاهیم آن را بفهمید. اگر شما در یادگیری مفاهیم ریاضی در کلاس درس مشکل دارید و میخواهید آنها را خوب یاد بگیرید لازم است که به کتابها و یا جزوات دروس مربوطه دقت بیشتری کرده و آنها را طوری بخوانید که مفاهیم مهم و یاد نگرفته شده را یاد بگیرید و میتوانید از روش SQ6R استفاده کنید که برای خواندن فنون علمی مسئلهدار طراحی است (جانبزرگی، ۱۳۸۹؛ به نقل از سیف ۱۳۸۳). برای یادگیری از طریق خواندن متون به شیوه SQ6R مراحل زیر پیشنهاد شدهاند: مرحله S یا خواندن اجمالی و مرور بر متن[۶۹]، در این مرحله به خلاصه، مقدمه، و مفاهیم اصلی و کلیدی نظری بیندازید. سوالات آخر فصل را مرور کنید. تمام فصل مورد نظر را مرور کنید تا به این مفهوم برسید که قرار است چه چیزی را یاد بگیرید؛ مرحلهQیا سوال کردن
دوبارهخوانی[۷۳]، در این مرحله با استفاده از مداد یادداشتبرداری کنید. میتوانید از مطالب و مفاهیم برای خود نمودار و یا اشکالی را ترسیم کنید؛ مرحله Rیا ثبت مفاهیم[۷۴]، از مطالب و مفاهیم متن یادداشتهایی را استخراج کنید بهطوری که بهزبان خود رابطه بین مفاهیم ، اصول و مسائل را به روشنی بیان کنید. این
یادداشتها را مرتب کرده و نگهداری کنید؛ مرحله Rپس دادن بهخود[۷۵]، مطالب خواندهشده را به خود پس دهید. بهعبارت دیگر مفاهیم و فرمولهای مهم را برای خود تکرار کنید. اگر واقعا” مفاهیم را درک کرده باشید، میتوانید برای آنها مثالهایی بیاورید، یا مسائلی را طرح کنید؛ مرحله R یا مرور[۷۶]، مطالب خوانده شده را مجددا” با استفاده از یادداشتهای خود یا کتابهای عملی دیگر مرور کنید
(جان بزرگی ۱۳۸۹؛ به نقل از سیف ۱۳۸۳).
۲-۱۲-۳ روش SQ4R
این روش مانند شیوه SQ3R است و چهارم شامل انعکاس[۷۷] است که در آن دانشجو تلاش میکند تا با فکر کردن در مورد مطالبی که خوانده است آنها را بفهمد و به آنها معنا بدهد. او برای این کار از راهبردهای زیر استفاده میکند:نکات فرعی را به مطالب اصلی پیوند میدهد، میکوشد تا به حل تناقضات موجود بپردازد، او با استفاده از اطلاعاتی که از خواندن مطالب به دست آورده تلاش میکند تا به مسائل مطرح شده پاسخ دهد (طالبی ۱۳۸۹، ۶۹).
۲-۱۲-۴ روش SQ5R
این روش، شیوهای جدید است که امروزه خیلی زیاد به آن توجه میشود. این روش چندان سریع نیست و برای مطالبی مفید است که برای اولین بار مورد مطالعه قرار میگیرند. استفاده از این روش برای مطالعه مطالب جدید و تازه باعث صرفهجویی درزمان مطالعه میشود. این روش شامل مراحل زیراست: ۱) مرحله Sیا مرور و پیشخوانی[۷۸]، ۲) مرحله Qیا سوال کردن[۷۹]، ۳) مرحله Rیا خواندن دقیق[۸۰]، ۴) مرحله Rیا به خود پسدادن[۸۱]، ۵) مرحله R یا ثبت[۸۲] و یادداشت مطالب انتخابی، دراین مرحله فرد به یادداشت کردن مطالب مهم میپردازد و با استفاده از کلمات و بهزبان خود به سوالات مطرح شده پاسخ میدهد. او دراین مرحله موارد مهم را از موارد فرعی با برجستهسازی متمایز میکند، ۶) مرحله Rیا بازخوانی[۸۳]، دراین مرحله دانشجو باید توجه بیشتری را معطوفبه جزئیات متن کند و با گامهایی آهسته مطالب متن را برای خود روشنتر میکند، ۷) مرحله Rیا وارسی[۸۴] مجدد متن، دراین مرحله دانشجو به مرور و وارسی مجدد متن و نوشتههای خود و یادداشتهایی که برجسته کرده است میپردازد. اینکار در زمانهای بین جلسات یادگیری و یا اوقات نزدیکبه امتحان کمک زیادی به یادگیری میکند. درصورت استفاده از روش SQ5Rسرعت خواندن افزایش مییابد ، دقت دانشجو زیاد میشود و مطالب به خوبی در حافظه درازمدت ثبت میشود و فرد از عهده امتحانات خود برمیآید (جان بزرگی ۱۳۸۹؛ به نقل از سیف۱۳۸۳).
۲-۱۲-۵ روش مردر(MURDER)